کد مطلب:5665 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:138

ملایم، در عین صلابت
در مسائل فردی و شخصی و آن چه مربوط به شخص خودش بود، نرم و ملایم و باگذشت بود، گذشت های بزرگ و تاریخی اش یكی از علل پیشرفتش بود. اما در مسائل اصولی و عمومی، آن جا كه حریم قانون بود، سختی و صلابت نشان می داد و دیگر جای گذشت نمی دانست.

پس از فتح مكه و پیروزی بر قریش، تمام بدی هایی كه قریش در طول بیست سال نسبت به خود او مرتكب شده بودند نادیده گرفت و همه را یك جا بخشید.

توبه قاتل عموی محبوبش حمزه رحمه الله را پذیرفت، اما در همان فتح مكه، زنی از بنی مخزوم مرتكب سرقت شده بود و جرمش محرز گردید، خاندان آن زن كه از اشراف قریش بودند و اجرای حد سرقت را توهینی به خود تلقی می كردند، سخت به تكاپو افتادند كه رسول خدا از اجرای حد صرف نظر كند. بعضی از محترمین صحابه را به شفاعت برانگیختند، ولی رنگ رسول خدا از خشم برافروخته شد و گفت: چه جای شفاعت است؟ مگر قانون خدا را می توان به خاطر افراد تعطیل كرد؟ هنگام عصر آن روز در میان جمع سخنرانی كرد و گفت: اقوام و ملل پیشین از آن جهت سقوط كردند و منقرض شدند كه در اجرای قانون خدا تبعیض می كردند، هر گاه یكی از اقویا و زبردستان مرتكب جرم می شد، معاف می شد و اگر ضعیف و زیردستی مرتكب خطا می شد، مجازات می گشت. پیامبرصلی الله علیه وآله فرمود: سوگند به خدایی كه جانم در دست اوست، در اجرای (عدل) درباره هیچ كس سستی نمی كنم هر چند از نزدیك ترین خویشاوندان خودم باشد.